دلنوشته های مامانی

پسرم

1391/8/10 18:36
نویسنده : مامان زهره
486 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم  سالها منتظرت بودم تا  به این دنیا بیائی و عشقم را به پات بریزم.

بعد از دعاها و راز و نیاز های زیاد و خواست خدا بلاخره  پسرم برامون موند و من  و بابائی با سختی های زیاد روی ماهت رو دیدیم و تونستیم بغلت کنیم برات مینویسم تا بدونی که من و بابائی بی نهایت دوستت داریم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)